جلد دوم از این مجموعه به بررسی جریان روشنفکری ایران از عصر مشروطه تا پس از انقلاب اسلامی و معرفی احزاب، سازمانها و اشخاص در این دوران، اختصاص یافته است. بر این اساس، نگارنده در بخش نخست از نسل دوم روشنفکری مشروطه با دیدگاه غربزدگی شبه مدرن، سخن به میان میآورد. در این بخش، مجموعهای از افراد با گرایشهای لیبرالی و ناسیونالیستی تقلیدی و در پارهای از موارد، تمایلات سوسیال دموکراتیک در دو شاخهی روشنفکری لائیک و دینی دیده میشوند که به رغم همهی تفاوتها در جهتگیری کلی به نفع ترویج تجددگرایی سطحی و غربزدگی و انجام پروژهی گذار به فراماسیون شبه مدرن، وحدت نظر دارند از برجستهترین چهرههای نسل دوم روشنفکران مشروطه میتوان از میرزا ملکمخان ناظمالدوله، نام برد. بخش دوم مشتمل است بر روشنفکری ایران در دورهی پهلوی اول (دوران خدمتگزاری برای استبداد) که در نگاهی کلی، جریان روشنفکری ایران در این دوره، چهار گرایش اصلی دارد: گرایش غالب بر روشنفکری ایران با نام ناسیونالیسم سلطنتطلب که تجسم اصلی آن رژیم رضاشاهی است. گرایش دارای تمایلات سوسیالیستی و مارکسیستی که پیروان (حزب کمونیست ایران) و جریان 53 نفر از اعضای آن هستند. گرایش ناسیونالیسم لیبرال که در افق کلی مانند دیگر گرایشهای روشنفکری ایران، خواهان بسط غربزدگی شبه مدرن بوده است و شاخهی به اصطلاح دینی که این گرایش را در عهد رضاشاه، "احمد کسروی" نمایندگی میکرد که کسروی تدریجا در کفرگوییهای خود به انکار دین اسلام و دعوی نبوت رسید. روشنفکری ایران در دورهی پهلوی دوم، مبحث بخش سوم این مجموعه است. برخی ویژگیهایکلی و روشنفکری در این مقطع، عبارت است از: سطحی بودن، فعال بودن شاخهی لائیک در سالهای 28 - 1320، فعالیت گرایش التفاطی (به اصطلاح دینی) روشنفکری ایران پس از این دوران که عقاید آنها بیشتر بر پایهی تفسیری سوسیالیستی از اسلام شکل میگرفت و سرانجام رقابت میان گرایشهای سیاسی مختلف روشنفکری ایران. در بخش پایانی نیز ویژگیهای روشنفکری پس از انقلاب اسلامی و دو چهره از جریان روشنفکری این دوره یعنی "عبدالکریم سروش" و "داریوش شایگان" معرفی گردیدهاند.
وزن
3327
تعداد صفحات
2218
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1384
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0