دوقلوها

توضیحات محصول

روبی" و "گارنت"، خواهرهای دوقلو، به جز ظاهرشان در هیچ‌چیز شباهتی با یک‌دیگر ندارند. گارنت، آرام، کم‌حرف، کم‌خوراک، مودب و همیشه پاکیزه است. اما روبی دقیقا نقطه‌ی مقابل اوست و چون 20 دقیقه از خواهرش بزرگ‌تر است احساس می‌کند رییس اوست و هرچه او می‌گوید، گارنت باید انجام دهد. دوقلوها دچار مشکل بزرگی شده‌اند. آن‌ها نمی‌توانند "رز" را به عنوان جانشین مادر مرحومشان بپذیرند و تصمیم می‌گیرند تا جایی که می‌توانند او را اذیت کنند. اما رز خوب و مهربان تمام بدی‌ها و بدجنسی‌های آن‌ها را نادیده گرفته و هرگز شکایت نمی‌کند. نقشه‌های بد و پر از بدجنسی دوبی باعث می‌شود تا گارنت آرام در مدرسه و خانه مورد مواخذه قرار گرفته و همه بارها و بارها تکرار کنند: "تو که دختر خوبی بودی، تو نباید هرکاری روبی گفت انجام بدهی." گارنت کم‌کم احساس می‌کند رز آن‌قدرها هم بدنیست و حضورش در خانه نعمتی است. اما روبی به سختی با این احساس مقابله کرده و خواهرش را تحریک می‌کند. دوقلوها به سختی پدر را راضی می‌کنند تا آن دو را به مدرسه‌ی شبانه‌روزی بفرستد. این هم مانند بقیه‌ی موارد بیش‌تر خواست روبی است تا گارنت. اما اوضاع آن‌طور که آن‌ها می‌خواهند پیش نمی‌رود و گارنت به عنوان دانش‌آموز بورسیه در شبانه‌روزی پذیرفته می‌شود. این موضوع خشم روبی را برمی‌انگیزد. او به دوستی‌اش با گارنت پایان داده و تمام تابستان با او قهر می‌کند. شبی که فردایش گارنت باید راهی مدرسه‌ی جدید شود خیلی سرد و دلگیر است. صبح فردا روبی با دیدن چمدان خواهرش، پی به این اشتباه خودپی برده، از گارنت عذرخواهی کرده و اعتراف می‌کند که به سختی به او حسادت می‌ورزیده.