پسر لقمان بر مسئله کوچک با یکی از دوستانش جر و بحث کردند. آن قدر که صائب از روی خشم، چند سیلی محکم به صورت دوستش زد؛ اما چون دوست او از لحاظ جسمی ضعیف و ناتوان بود، کاری نکرد و چیزی به صائب نگفت. پسر لقمان مغرور، از آن که در دعوا پیروز شده، به طرف خانه رفت؛ اما در راه به کار اشتباهی که کرده بود، پی برد؛ لذا بغضش ترکید و شروع کرد به گریه کردن. تا به خانه رسید، لقمان که ماجرا را میدانست، جلو رفت و گفت: برای دوستت گریه نکن، برای خودت گریه کن که گناه و ظلم در حق مظلوم روا داشتهای چون پروردگار، هیچگاه ظالم را نمیبخشد.
زبان
فارسی
وزن
54
کد دیوی
8fa3.62
مکان انتشار
مشهد - خراسان رضوی
تعداد صفحه
36
زمان انتشار
1399
شابک
9786007725719
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0