زن کاپشن صورتی گفت: میری قبرستون؟ خوش به حالت. سلیمان بین حرفها سر تکان داد. گامهای بلند برداشت و از جاده بهطرف فرعی رفت. به سینهاش چسبیده بودم. برگهایم از بافت شلش رد شده بود، به تنش رسیده بود. تن سلیمان سبز بود. صدای آوند کندهشدهام توی تنش چرخ میخورد. باد تند میآمد. زن کاپشن صورتی موز را گذاشت توی کیفش. یک دست از کاپشن صورتی خوشبو درآمده است و وسط جاده هنوز جلوی هر ماشینی که تنها نیست، تکان میخورد. زن کاپشن صورتی با ناز به ظرافت ناز یخی میگوید: آقا بجنورد؟
زبان
فارسی
وزن
159
کد دیوی
8fa3.62
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
106
زمان انتشار
1399
شابک
9786229698228
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0