در اين داستان كه به روايت راوي (اول شخص) بازگو ميشود؛ راوي از خاطراتي سخن ميگويد كه بيانگر واقعيتهاي اجتماعي است. وقتي نيمه شب از خانه بيرون ميزند خيسي آسفالت و دود سيگار و بخار نفسهايش درهم ميآميزد. در سرازيري خيابان اصلي زني را ميبيند كه از دورتر ميآيد و در حال خود غوطهور است. براي اينكه با او برخورد نكند خود را به كناري ميكشد. زن به آهستگي از كنارش عبور ميكند و او ترس را در زن ميبيند؛ او با ديدن زن آن هم آن وقت شب به اين نتيجه ميرسد كه واقعهاي شوم در راه است ...
زبان
فارسی
وزن
300
کد دیوی
8fa3.62
مکان انتشار
کرمان - کرمان
تعداد صفحه
200
زمان انتشار
1397
شابک
9786008740278
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0