شبهای طولانی زمستان دورم جمع میشوند و میگویند قصه بگو. من هم چشمهایم را میبندم و با نوک انگشتهایم، تصویرهای روی شنل را برای ایشان میخوانم. فکر میکنند هنوز به دیدن عادت نکردهام و به دستهایم بیشتر از چشمهایم باور دارم. میپرسند حالا چرا چشمهایت را میبندی؟ جوابشان را نمیدهم. چون مطمئنم که باور نمیکنند؛ اما بعضی وقتها، آدم باید چشمهایش را ببندد تا بهتر ببیند.
زبان
فارسی
وزن
243
کد دیوی
8fa3.62
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
162
زمان انتشار
1399
شابک
9786004055352
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0