خانه بزرگ و قدیمی عزیز دو تا پلاک با در بزرگ فلزی ورودی برجهای یاقوت فاصله داشت. سارا با همان لبخند همیشگیاش با بچهها خداحافظی کرد و زنگ طوسی رنگ را فشار داد. صدای نازک و کشدار سمانه از پشت آیفون پرسید: کی دلش غنج رفت. منم آبجی کوچیکه. دوباره یاد حرفهای مبینا افتاد. دستش را روی دیوار آجری کنارش کشید و آرام آرام به سمت حوض وسط حیاط رفت. برگهای رنگارنگ پاییزی سطح حوض را پر کرده بود. دستش را پایین برد و آنها را کمی عقب زد، از کنار برگها، تصویر صورتش را توی آب دید. خم شد و زل زد توی چشمهایش...
زبان
فارسی
وزن
324
کد دیوی
8fa3.62
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
216
زمان انتشار
1400
شابک
9789641218784
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0