ادوراد"، پرنس انگلستان، دارای خلق و خویی متفاوت با نجیب‌زادگان و خانواده‌ی سلطنتی است. او که از تمام نعمت‌های زندگی و امکانات رفاهی برخوردار است، از غمی عظیم رنج می‌برد و آن نبودن عشق و علاقه در قلب خود و اطرافیانش است. ادوارد به زندگی راحت و مدرن همراه با مسافرت و سیاحت اطراف و اکناف اعتقاد دارد. بنابراین تصمیم به سفر می‌گیرد و کشورهای بسیاری را زیر پا می‌گذارد. او درمنزل یکی از دوستان خویش با بانویی جوان با نام "والیز" آشنا شده و تصمیم می‌گیرد با وی ازدواج کند. با توجه به این که دختر از خانواده‌ی نجیب‌زادگان و اشراف نبود، این موضوع با مخالفت شدید خانواده روبه‌رو می‌شود. پس از مرگ شاه بریتانیا، ادوارد که ولیعهد وی بود، به مقام پادشاهی می‌رسد اما در کل او از این روند و این اصول دست و پاگیر بیزار است. بنابراین پس از مدتی، سلطنت را به برادرش، جرج، واگذار کرده و خود برای همیشه باکینگهام را به مقصد فرانسه ترک کرده و در آن‌جا با والیز ازدواج می‌کند. آن‌دو خوشبخت‌ترین و عاشق‌ترین زوجی بودند که دیده شده است. تنها ناراحتی ادوارد پذیرفته نشدن همسرش از سوی خانواده بود. ادوارد پس از یک بیماری با دنیا وداع می‌کند و همسر زیبا و عاشقش را تنها می‌گذارد. والیز در تنهایی با یاد و نامه‌های ادوراد زندگی می‌کند و به افسردگی دچار می‌شود. او نیز چندی بعد به همسرش می‌پیوندد و نزد وی به خاک سپرده می‌شود.
مترجم
زهرا مترجم : کربلایی باقری
وزن
120
تعداد صفحات
80
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0