در این داستان، "عالیه" پس از مرگ پدر و مادرش، نزد عمهاش، "مهربانو"، زندگی میکند. عمه که آموزگار بازنشسته است در محفلی که با همکاران خود ترتیب داده، از موضوعات مختلف صحبت میکند. از جمله این که از خواستگاری "هدایت" از برادرزادهاش، "عسل"، سخن به میان میآورد. اما از آنجا که پدر عسل مردی طمعکار بوده و از هدایت میخواسته تا به جای سکه، خانهای را مهر دخترش کند، هدایت نپذیرفته و این ازدواج سرنگرفته است. عمه خاطرنشان میسازد که هدایت دکترای گیاهشناسی دارد و به وسیلهی او برای عالیه، کاری در کتابخانه پیدا کرده است، صحبتهای عمه دربارهی هدایت، زمینهای برای آشنایی عالیه با این مرد میشود و...
وزن
678
تعداد صفحات
452
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0