53داستان مینی مالیستی در این مجموعه گرد آمده که "سفر به دریای آبی ژرف "یکی از آنهاست" :قهرمان جوری به خودنویس نگاه میکرد، انگار این اولین و تنها خودنویس همه عمرش است .روزنامه را تا کرد و زیر کاغذ گذاشت .اول نوشت "آبی ."یای آبی را جور خوشگلی شکسته و کشیده بود سمت آی آن .بعد نوشته را کرد "دریای آبی "یای دریا هم به همان خوشگلی شکسته و کشیده بود .بعد نوشته را کرد "دورترین دریای آبی"، بعد "دورترین دریای آبی ژرف"، بعد سفر به "دورترین دریای آبی ژرف ."به آنچه نوشته بود خیره ماند .موجهای دریا از سرش گذشتند .و از پنجره جاری شدند به بیرون .صدای مرغان مهاجر دریایی، اتاق را پر کرد .صدای زنش، همهمه مرغان مهاجر را پس راند :هنوز آماده نشدی؟ میدونی چقدر دیر شده؟ تازه سر راه باید گل هم بخریم .قهرمان گفت :داشتم خودنویس رو امتحان میکردم .قشنگه .نرم هم مینویسه .زن پیراهن قهرمان را جلوی او انداخت و گفت :برای امتحان کردن خودنویس دو تا خط میکشند، هزار و یک شب که نمینویسند .قهرمان بلند شد و در حالی که پیراهنش را میپوشید، از پنجره بیرون را نگاه کرد، ازدحام اتومبیلها توی خیابان، مطمئنش کرد که حتما دیر میرسند .با عجله از اتاق بیرون رفت .خودنویس، کاغذ، امواج دریای آبی ژرف و مرغان دریایی مهاجر، همان طور مانند روی روزنامه، با کمی فاصله از پنجره، مشرف به خیابان پر ازدحام .
وزن
150
تعداد صفحات
100
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1382
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0