خط اصلی داستان شرح آشنایی و رابطهی نویسنده با دختری جوان در پاریس است، قصهی حضوری وسوسهگرانه که به حوزهای ذهنی بدل میشود. این روایت اول شخص با بیش از پنجاه عکس تکمیل شده است، که جز لاینفک اثرند. تصاویر، شامل بسیاری از چهرههای شاخص سورئالیسم، مکانها و اشیایی است که نویسنده با آنها ارتباط دارد یا حضور نادیا آنها را به نگرانی ذهنی و وسوسههای دایمیاش بدل میسازد.... نادیا آنگونه که در کتاب توصیف شده با تعریف برتراند راسل از الکتریسیته مطابقت دارد: "بیش از آن که وجود باشد، رویداد است"، به عبارت دیگر، نادیا بیش از آن که شخص باشد، طریقهای است که کنش افراد را شکل میدهد. برتون او را بسان نوعی حالت ذهنی، احساس نسبت به واقعیت و بینش توصیف کرده است، و خواننده گاهی از خود میپرسد آیا اصلا این زن وجود دارد؟ علی رغم همهی اینها، نادیا به رمان شکل و ساختار میبخشد. به گفتهی سیمون دوبوار، "نادیا چنان شگفتانگیز و مسحور کننده از قید هرگونه پایبندی به ظواهر آزاد و رهاست که گویی خرد و قانون را یکسان خوار میشمارد". آندره برتون برای بازگویی شرح برخوردش با این زن جوان عجیب و "شگفتیها" پیامد آن، از لحن واقعبینانه و عینی گرایانهی گزارشهای پزشکی، که برایش آشنا بودند، بهره میگیرد. این عدم وابستگی ظاهری، نبوغ (فراست) نا متعارف نادیا را چشمگیرتر و تکان دهندهتر جلوه میدهد، و چنین مینماید که دنیای درونیاش آن قدر توش و توان دارد که نه فقط با عالم مادی روزمره درگیر شود و در امورش مداخله کند، بلکه حتی اصل علیت را، که از ارکان این عالم است، سخت دچار اختلال میسازد: رویدادهای تصادفی اغراقآمیز، پیشبینیهایی که فولا تحقق میپذیرند، روشنبینی فوق عادی؛ گویی نادیا ـ معصومانه و در نهایت بیخبری ـ اختیار جهان هستی را به دست دارد و آن را به بازی میگیرد".
مترجم
کاوه میرعباسی
وزن
252
تعداد صفحات
168
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1383
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0