حسنکچل" در این داستان مصور، پسرک یتیمی است که در پی تمسخر همکلاسیهایش از درسخواندن منصرف میشود و به شغل کبابی روی میآورد. یکروز بوی کباب حسنکچل به مشام پادشاه میرسد و او پس از آن که مقداری از کبابهای حسنکچل را میخورد به او دستور میدهد که برای او و لشکرش کباب درست کند. حسنکچل با ترفند و درایت تمام مقدمات کباب را فراهم میکند و به موقع به همهی افراد پادشاه کباب میدهد. پادشاه که از حسنکچل خوشش آمده او را به قصر خود فرامیخواند. سرانجام، حسن کچل کبابپز مخصوص شاه میشود و به دستور او با یکی از دختران دربار ازدواج میکند.
وزن
18
تعداد صفحات
12
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1385
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0