این کتاب، داستانی فارسی در ژانر تخیلی و عاشقانه است. سیارهای گرد که در مرکزش حرارتی سرخ برافراشته بود... در افسانهها میگویند حرارتش غیرقابل کنترل بود و وسعتاش وصفناپذیر... میگویند اهالی سیاره برای کمکردن این حرارت افولناپذیر، دستبهدامان اهورای بزرگ شدند و او تنها یک راه پیشنهاد داد: خارج کردن حرارت با مادهای ناشناخته و مرموز... در افسانه آمده است، این کار بسیار خطرناک بود و خارج از خطرات موجود، این ماده در اذهان عمومی هنوز ناشناخته و مقهور بود... طوری که در سنن قدیمی اهالی از این ماده دوری میکردند و آن را منحوس و مایه بدیُمنی میدانستند و گاه برای دور کردن بلایا، با سوزاندن این ماده از اهورای بزرگ، طلب بخشش میکردند... اما اهورای بزرگ، خارج از سنن کاری خواسته بود... و آن آغشته کردن دستهای بزرگان به این ماده بود!... اهالی برای بررسی وسعت این مشکل به نزد بزرگان سیاره رفتند. آنجا مردی بود بهنام «رکابد». وی، مردی مؤمن و اهل عبادت بود و روزی نبود که نزد اهورا به ستایش برنخواسته باشد... رکابد در نزد اهالی به بالاترین درجهی اعتماد رسیده بود و وقتی رکابد حرف میزد، اهالی سند را امضاشده، مُهر میکردند... . آن روز رکابد گفت: فردا بالای کوه میرویم و آن را آزاد میکنیم، این ماده تنها راه نجات ماست و آن ماده نامی نداشت جز «سیتا»... .
زبان
فارسی
وزن
873
کد دیوی
8fa3.62
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
582
زمان انتشار
1400
شابک
9786222910327
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0