اسطوره

توضیحات محصول

در بخش نخست کتاب حاضر، نمونه‌ای از نقد اسطوره‌ای، عرضه شده است که با فیلم "فرانسیس فورد کوپولا" درباره‌ی جنگ ویتنام، به نام "اینک آخرالزمان"، آغاز می‌شود و پایان می‌یابد. این بخش به اجمال، بررسی اسطوره‌ی باروری را شامل می‌شود که از این بررسی برای نگرشی ویژه به سلسله مراتب در شعر و نقد "الیوت" بهره گرفته شده است. هم‌چنین طنین الگوی اسطوره‌ی آفرینش بنابر نظر "الیاده" ملاحظه‌ می‌شود، اما به این موضوع از جهت عکس آن نگریسته می‌شود یعنی به سراغ بی‌نظمی‌ای می‌رویم که تصور می‌شود پیش از آفرینش جهان، وجود داشته است. الگوی فصل سوم، اسطوره‌ی نجات است که به اشکال مختلف در روایت‌های کهن و نوین و در آثار خلاقه و انتقادی، بیان و بررسی می‌شود. در ضمن به اسطوره‌های قهرمان نیز اشاره گردیده و نویسنده همواره تاکید دارد که همه‌ی این‌ها با متون فرهنگی و ادبی در ارتباط‌اند. فصل چهارم، معرف دو نوع عمده از خوانش اسطوره‌ای ماست: "تمثیل" که واقع‌گرا است و "سنخ‌شناسی" که ما آن را ناواقع‌گرا قلمداد می‌کنیم. "هومر" و "افلاطون" مرجع اصلی نوع اول و "یوآکیم فیوره‌ای" و "دانته"، مراجع اصلی نوع دوم هستند فصل پنجم ما را به قرن بیستم بازمی‌گرداند. در این فصل، "زیگموند فروید" به رغم دینی که به عصر روشنگری دارد و به رغم سهم مهمش در نقد ادبی در کنار رمان‌نویسی چون "فرانتس کافکا"، سنخ شناسی افراطی به شمار خواهد رفت و "کارل یونگ"، شاگرد دو رقیب فروید، همراه با مردم شناسی ساختارگرا، کلودلوی ـ استراوس، تمثیل‌گرا قلمداد خواهد شد. سرانجام در فصل ششم، منتقد فرهنگی ـ رولان بارت ـ را خواهیم دید که مانند منتقد ادبی مارکسیست، "فردریک جیمیسون"، بین دو نوع خوانش سرگردان است.