در این کتاب، ده داستان کوتاه از مشاهیری چون مولوی و سیلوراستاین نیز برخی افراد ناشناس دیگر گرد آمده که مضمون جملگی داستانها درباره خداوند است .برای مثال داستان "دست خدا "نوشته "راویندراکرنانی "عینا نقل میشود : "کودک زمزمه کرد" :خدایا با من حرف بزن ."و یک چکاوک در مرغزار نغمه سر داد . کودک نشنید .او فریاد کشید" :خدایا با من حرف بزن "صدای آسمان غرومبه آمد . اما کودک گوش نکرد .او به دور و برش نگاه کرد و گفت" :خدایا !بگذار تو را ببینم ."ستارهای درخشید .اما کودک ندید .او فریاد کشید" :خدایا !معجزه کن ." نوزادی چشم به جهان گشود اما کودک نفهمید .او از سر نا امیدی گریه سر داد و گفت" :خدایا !به من دست بزن بگذار بدانم کجایی ."خدا پایین آمد و بر سر کودک دستی کشید ;اما کودک دنبال پروانه کرد .او هیچ در نیافت و از آن جا دور شد .
مترجم
مسعود حسین
وزن
60
تعداد صفحات
40
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1382
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0