داستان سرگذشت دختری بلوچ است به نام "زرگل "که دل در گروه عشق "عبدالرحمن" نوازنده قیچک دارد .او در هفده سالگی به عقد پیرمردی به نام "حاج بابا "در آمده است .زرگل به بیماری گواتی (گواتر) دچار شده از این رو حاج بابا او را برای مداوا به زاهدان میبرد .زرگل در رویا با عبدالرحمن و بی بی ـ مادر خود ـ حرف میزند .از طرفی حاج بابا به سبب کهولت سن میمیرد و زرگل به آواز قیچک زن گوش میسپارد .
وزن
135
تعداد صفحات
90
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1382
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0