این داستان تخیلی درباره پادشاهی است که خروس بسیار گستاخی دارد ;به طوری که هر کاری پادشاه انجام میدهد خروس با فضولیهای خود، دردسری برای او میآفریند .سرانجام پادشاه ناراحت میشود و دستور میدهد تا خروس را سر ببرند . نوکران پادشاه سر خروس را میبرند .در این هنگام خروس میگوید :چه چاقوی تیزی .! سپس او را در آب داغ میگذارند تا پرهایش را بکنند .این بار خروس فریاد میزند : چه حمام داغی .!در پایان نیز وقتی پادشاه خروس را میخورد، خروس میگوید :چه انبار تاریکی .!این داستان به گونه مصور و رنگی به طبع رسیده است .
وزن
18
تعداد صفحات
12
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1381
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0