احمد"، جوان پاکدل و مومن روستایی، وقتی برای ادامهی تحصیل راهی شهر میشود، پس از گذشت زمانی کوتاه و به علت زندگی شهری و دغدغههای خاص آن، آهستهآهسته بدون آن که خود متوجه شود از خدا و ایمان فاصله گرفته و راه و رسم زندگی شهری او را از بسیاری موارد غافل میکند. سالها به همین منوال میگذرد و تنها پس از پشتسر گذاشتن جوانی و میانسالی است که او ناگهان با تلنگری به خود آمده و بر روزهای از دست رفته حسرت خورده و اشک پشیمانی میریزد. او در خلوت خویش تمام آنچه را که بر وی گذشته و به چشم دیده را یادآوری میکند و از این که از کنار هریک با بیتفاوتی گذشته احساس شرمساری میکند. پس از آن شب احمد توبه کرده، به سوی راه و منش گذشته بازگشته و احساس میکند خدا توبهاش را پذیرفته و فرشتهای همواره با لبخند به او نگاه میکند.
وزن
120
تعداد صفحات
80
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0