مرغ سرخ پاکوتاه: سه همسایه داشت: اردک، گربه و سگ. مرغ به آنها گفت: همسایهها بیایید تا با هم دانه بکاریم. اما آنها در پاسخ گفتند نمیآییم خودت بکار. پس از کاشت دانهها به وسیلۀ مرغ و با گذشت یک سال، مرغ خطاب به همسایهها گفت: همسایهها بیایید تا با هم خوشۀ گندم بچینیم. اما آنها به این خواهش مرغ، جواب منفی دادند. تا این که مرغ گندمها را برای آسیاب و تبدیل به نان برد و هنگام حاضر شدن نان، همسایهها را صدا زد. در این حال اردک و گریه و سگ، هر سه بر سر سفره حاضر شدند، اما از این که در هیچ مرحلهای با مرغ سرخ پاکوتاه همکاری نکرده بودند، اظهار پشیمانی کردند. مجموعۀ حاضر به بازنویسی و بازآفرینی برخی از قصهها، مجموعۀ افسانههای جهانی اختصاص یافته و حاوی قصههایی برای روایت در شبهای تابستان است. عناوین برخی قصهها عبارت است از: مرغ سرخ پا کوتاه؛ رامپل کوتوله؛ اژدها و پری مهربان؛ پادشاه عادل؛ روباه و گرگ؛ زندگی تمام نمیشود؛ کفشهای قرمز کوچک؛ گندهترین ترب؛ و گاو شاهزاده خانم.
مترجم
ویدا مترجم : لشگری
وزن
315
تعداد صفحات
210
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1387
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0