رحمان پسربچة 13 سالهای است که جز مادربزرگش کسی را ندارد. اما دشمن مادربزرگ را به اسیری برده است. رحمان جای مادربزرگ را پیدا میکند. او آشنا به منطقة جنگی است، خودش در منطقه حضور دارد و میجنگد، به کمک یکی از دوستانش به طرف مرز حرکت میکند. اما منطقه در دست دشمن است و سربازهایش همهجا هستند. با همه اینها رحمان به دنبال مادربزرگ میرود، با ماجراهای زیادی روبهرو میشود، در نیزارها گم میشود، جاسوسهای دشمن او را میبینند و تعقیباش میکنند، اما عاقبت او مادربزرگش را پیدا میکند. داستان حاضر نخستین شماره از مجموعة «روایت دیگر» است.
وزن
264
تعداد صفحات
176
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1389
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0