دات" کوچک و مادرش پس از پایان جنگ، با هدف ملاقات آشنایان مادر، راهی روستا میشوند. دات که از هر تغییری نگران میشود ابتدا در برابر هرچیز و هرکس موضع میگیرد اما آهستهآهسته آن مکان توجهش را جلب کرده و به آنجا علاقهمند میشود. زمانی که مادر از وی میخواهد که به لندن بازگردند او حاضر به بازگشت نیست، اما مجبور به این کار است. چند روز پس از بازگشت به لندن دات به شدت بیمار شده و مدتی در بیمارستان بستری میشود. او که علاوه بر بیماری حصبه به سوء تغذیهی حاد مبتلا شده، به پیشنهاد دکتر برای گذراندن دوران نقاهت خود راهی روستا میشود و نزد خانم "هالیدی" میماند تا پس بهبود سلامت، طی یک عمل جراحی لوزههایش را خارج کنند. دات روزگار را به خوشی سپری میکند و تنها غم او نداشتن هیچ اطلاع و نشانی از پدر است که به جنگ رفته است. دختر کوچک هیچ خاطرهای از پدر ندارد و این مساله او را آزار میدهد. دخترک پس از گذشت چند ماه سلامت خویش را به طور کامل به دست آورده و با موافقت پزشکان معالجش در بیمارستان همان منطقه تحت عمل جراحی قرار میگیرد. پس از بازگشت از بیمارستان و استراحتی اندک، دات به لندن بازمیگردد. چندی بعد پدر نیز به جمع خانواده باز میگردد اما با وضعی نامتعادل و بدنی رنجور و آسیب دیده از امواج انفجار. دات احساس میکند قادر به پذیرفتن او به عنوان پدر نیست اما کمکم با این موضوع کنار آمده و درست در لحظهای که تصمیم دارد به خانم هالیدی اطلاع دهد که برای چند روزی به دیدنش میرود، تصمیمش تغییر کرده و به این فکر میافتد که با پدر به گلکاری مشغول شود.
مترجم
مهسا مترجم : ملک مرزبان
وزن
274
تعداد صفحات
183
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0