کتاب حاضر، روايت مسجدسليمان است؛ روايت مردي است بازنشسته شرکت نفت در يک شبانهروز. داستان فلاشبک ميخورد و مرد گذشتهاش را به ياد ميآورد، از نخستين روزهايي که دکل حفاري چاه نفت را به مسجدسليمان آوردند، تا هنگاميکه نفت آن چاه به پايان رسيد، در اين رمان دنبال ميشود. در داستان ميخوانيم: «نگاه کرد به فانوس روشن توي چادر. «رينولدز» پشت ميز نشسته بود و روي نقشهاي سر خم کرده بود. ماندني با خود گفت که لابد نقشه گنج را ميخواند تا طلسم را پيدا کند».
زبان
فارسی
وزن
426
کد دیوی
8fa3.62
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
284
زمان انتشار
1395
شابک
9786002293138
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0