آن روز صبح، مانولوی کولی، برای رفتن به دستشویی به سمت درخت کاج همیشگی رفت. شهرداری بخشی از حومۀ شهر را به کولیها اجاره داده بود که خانههایی مقوایی و حلبی داشت و فاقد هرگونه دستشویی در داخل خانه بود. مانولو در راه بازگشت به خانه، متوجۀ کفشهایی تمیز و واکس خورده در میان علفها شد. او آرام و محتاط به سوی کفشها رفت و متوجه شد که کفشها متعلق به مردی است که میان علفها دراز کشیده، ولی با کمی دقت دریافت که بدن مرد، سر ندارد. سر مرد را به دقت و مهارت بریده بودند. ماجرا به پلیس گزارش داده شد. روزنامهنگاری به نام فیرمینو، از سوی سردبیر مجلهاش ماموریت یافت که برای کشف هویت مقتول و گفتوگو با مانولوی کولی به منطقۀ مورد نظر برود.
مترجم
کاملیا مترجم : رفعت نژاد
وزن
312
تعداد صفحات
208
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1387
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0