باد میوزید و خوشههای طلایی گندم را نوازش میکرد و همه گندمها دست در دست هم میرقصیدند و آواز میخواندند. صدای خنده و شادیشان آن قدر بلند بود که تک درخت اقاقیا بالای تپه هم صدای آنها را میشنید و باهاشون همراهی میکرد. گندم کوچولو عضو جدید خانوادهاش بود و هر روز با تابش خورشید، سرش را بالا میآورد و به آسمان آبی میکرد و از این که با تمام خانوادهاش روی این مزرعه بزرگ زندگی میکنند، احساس خوشبختی میکرد.
زبان
فارسی
وزن
39
کد دیوی
8fa3
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
26
زمان انتشار
1400
شابک
9786222477011
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0