محمدعلی دامنگیر"، دومین فرزند خانواده، چندماهی است که مفقودالاثر و شهید اعلام شده است. اما درست زمانی که قرار است برای وی مراسم ترحیم برگزار شود. تصویر او با نام دیگری در روزنامه به چاپ میرسد و خانواده او را در حالی مییابند که به شدت مجروح است و از ناحیهی مغز مورد اصابت ترکش قرار گرفته است. زنده ماندن محمدعلی به یک معجزه شبیه است. او که به عنوان شهید به سردخانهی بیمارستان منتقل شده، ده روز تمام را در یخچال زنده بوده و تنها بر اثر یک اتفاق، مسئولین سردخانه متوجه شده و این جانباز 90% را نجات میدهند. اما گویا روزگار با محمدعلی و خانوادهاش سر آشتی ندارد. پس از انتقال او به منزل و قبول مسئولیت پرستاری شبانهروزی از سوی خواهر کوچکتر، نه تنها اوضاع روحی و جسمی او بهتر نمیشود، بلکه چهاردهسال تمام خانواده به تعبیر خودشان عزادار و داغدار، روزهای سختی را میگذارنند، بدون این که دست نیاز به سوی ارگان یا سازمانی دراز کنند. شهید دامنگیر در روزهای پایانی زندگیاش، پس از سالها تحمل رنج، در حالی که قدرت تکلم خود را از دست داده بود، با کلامی واضح از اطرافیان حلالیت خواسته و در آستانهی اذان صبح روز هجدهم دی ماه 1374، به دیدار معبود میشتابد.
وزن
324
تعداد صفحات
216
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0