مریم" دختری است که پس از مرگ پدر و مادرش تحت سرپرستی خانوادهی پدری قرار میگیرد. "حسنآقا"، پسرخالهی پدر مریم و شریک تجاری عموی او به مریم علاقه دارد. روزی مریم همراه خانوادهی عمویش برای تفریح به خانهی ییلاقی "رشیدخان" میروند در آنجا رشید خان با دیدن مریم، دلباختهی او میشود پس از مدتی طی سانحهای پای مریم آسیب میبیند و رشیدخان با این ترفند که پسرش، فرزین، در فرانسه متخصص ارتوپدی است او را به فرانسه میبرد. در آنجا فرزین با دیدن مریم شیفتهی او میشود، اما پدر از این موضوع آگاه شده و مریم را زندانی میکند، سپس با حیله رضایت او را برای ازدواج جلب میکند. مریم پس از ازدواج با رشیدخان صاحب پسری به نام "خسرو" میشود. از سویی فرزین از غم دوری مریم به ایران بازمیگردد و با نام مستعار در تجارتخانهی عموی او مشغول به کار میشود. سالها میگذرد و رشیدخان در بستر بیماری میافتد و پس از مدتی با دیدن پسرش از دنیا میرود. پس از این ماجرا، فرزین سرپرستی خسرو را به عهده گرفته و او را همراه خویش به فرانسه میبرد. مریم نیز طی اتفاقاتی با حسنآقا ازدواج میکند که از سالها پیش دل در گروی عشق مریم داشته است.
وزن
270
تعداد صفحات
180
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0