در این مجموعه، 22قصه کوتاه برگرفته از کتاب "کلیله و دمنه "برای نوجوانان بازنویسی شده است" .موشهای آهنخوار "یکی از حکایتهای این مجموعه است که در آن بازرگانی هنگام تجارت، صد من آهن نزد یکی از دوستانش به امانت میگذارد . پس از رفتن بازرگان، دوستش آهنها را میفروشد و پولش را خرج میکند .وقتی بازرگان از سفر برمیگردد و سراغ آهنهایش را میگیرد دوستش میگوید، موشها آن را خوردهاند .مرد بازرگان هم نقشهای طرح میکند و براساس آن فرزند دوستش را میرباید .دوست بازرگان به جست و جوی فرزند خود بر میآید .در این میان، مرد بازرگان به او میگوید که بازی را دیدم که بچهای در منقار داشت به گمانم او بچه تو بود .دوست بازرگان با شنیدن این حرف با تمسخر میگوید مگر میشود باز با آن جثه کوچکش پسر بچهای را با خود به آسمان ببرد . بازرگان میگوید" :در جایی که موشها میتوانند صد من آهن بخورند، باز هم میتواند کودکی را با خود ببرد ."مرد منظور بازرگان را درمییابد، در نتیجه پول آهنها را به او باز میگرداند و بدین ترتیب پسرش آزاد میشود .
وزن
180
تعداد صفحات
120
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1380
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0