شب میلاد آقا امام رضا(ع) بود. زهرا کوچولو به همراه پدر و مادر و برادر کوچکش«محمد» به زیارت امام رضا(ع) رفتند. مادر، محمد را به زهرا سپرد و مشغول خواندن نماز شد. زهرا مردم را تماشا میکرد که با عشق راز و نیاز میکردند. در این لحظه محمد از خواب بیدار شد و شروع به گریه کرد. زهرا متوجه شد که محمد خودش را خیس کرده و فرش نجس شدهاست. او ماجرا را به مادرش گفت. مادر یکی از خدام را صدا زد و به او گفت که چه اتفاقی افتادهاست. خادم فرش را شست و از زهرا تشکر کرد که با گفتن حقیقت مانع از نجسشدن دیگر فرشهای حرم شدهاست. داستان بالا در کتابی مصور و رنگی و برای کودکان گروه سنی«الف» و «ب» به چاپ رسیدهاست.
وزن
18
تعداد صفحات
12
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1388
زبان
عربی/فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0