آهو راه نجات را در پناه بردن به آن مرد دید که از سلاله گلها بود و شمیم تنش بوی بهاران داشت. صیاد گفت: دیری است در پی این آهو دویده ام. مرد مهربان گفت: می دانم. اما بگذار به دیدن بره های خود رفته با آنها وداع کند. من بازگشت او را ضمانت میکنم. صیاد اندیشید: این مرد کیست که زبان آهوان میداند و ضامن آنها میشود؟ مرد صیاد کاسه صبرش لبریز شدهبود و مدام زیر لب غر میزد. کسی فریاد برآورد: نگاه کنید آهو... آهو... یکی گفت: گویا برههای او نیز به این سو میآیند. صیاد گفت: تو کیستی که مهر تو آهوان گریزپا را به بند می کشد؟ آهو را در راه تو آزاد می کنم و برای امرار معاش راهی دیگر می جویم. این کتاب توسط گروه کودک و نوجوان بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی در قطع رقعی منتشر شدهاست.
وزن
48
تعداد صفحات
32
محل انتشار
مشهد - خراسان رضوی
سال انتشار
1388
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0