بهشت جهنمی

توضیحات محصول

علی" به همراه همسر، دختر و مادر پیر و بیمارش در یکی از محله‌های فقیرنشین شهر تهران زندگی می‌کند او در یک کارگاه گاوصندوق‌سازی مشغول به کار است و حقوق ناچیزی می‌گیرد. مادر علی نیاز فوری به عمل جراحی قلب دارد که این امر هزینه‌ی زیادی را می‌طلبد و این در حالی است که علی از عهده‌ی تامین مخارج روزانه‌ نیز برنمی‌آید. وی پس از تلاش فراوان برای فراهم نمودن هزینه‌ی جراحی، تصمیم به فروش کلیه‌ی خود می‌گیرد. در این میان دوست قدیمی‌اش، حمید، به سراغ وی می‌آید. او که مدتی در یک صرافی کار می‌کرد و وظیفه‌اش بردن ارز برای مشتریان مخصوص "خسروخان"، صاحب صرافی، بود، به تازگی متوجه شده آن‌چه که جابه‌جا می‌کرده کوکائین بوده است و نه ارز. از آن‌جایی که حمید مطمئن است اگر خسروخان دریابد که وی به محتویات واقعی محموله‌ها پی برده او را می‌کشد، تصمیم می‌گیرد تا با کمک علی از گاوصندوق منزل وی مقداری پول بردارد و برای همیشه از خسروخان کناره‌گیری کند. علی نیز که برای جراحی مادرش نیاز شدید به پول دارد می‌پذیرد. سرقت با موفقیت انجام می‌شود، اما همان شب و در واقعه‌ای دیگر سرایدار منزل خسروخان به قتل می‌رسد. از آن‌جایی که علی برای استفاده‌ی تراول چک‌های مسروقه مشخصات واقعی خود را می‌نوشت، پلیس وی را به اتهام قتل بازداشت می‌کند. در این میان با همکاری حمید باند قاچاق مواد خسروخان متلاشی شده و در نهایت قاتل سرایدار، که دزد دیگری بوده دستگیر می‌شود. علی و حمید به دلیل همکاری با پلیس از جرم سرقت‌شان کاسته شده و به روال عادی زندگی بازمی‌گردند.