جلو آمد و باهاش احوالپرسی کرد. نگاهم چرخید و روی چشمان مهربون و نگاه بی قرارش ثابت موند. مثل همیشه مختصر و مفید سلام کردم. نگاهش آتیش به جونم انداخت. انگار تازه قلبم موقعیت رو درک کرد. از شوک در آمد و به جای یکی در میان زدن، وحشی شد. شاید که این پارچه نازک، صدای بلند تپش قلبم رو کم کنه. زانوهام میلرزید و پاهام میل شدیدی داشت که به سمتش قدم نه بال بشه و پرواز کنه. گیرم پاهام رو مجبور به توقف و میخ شدن روی زمین کردم با این قلبی که دیوانهوار میکوبه و صداش به عرش خدا هم میرسه چه کنم؟ گیرم قلبم رو هم خفه کردم و توی دهنش زدم کردم، مشتش کردم و از ضربان انداختنمش. با این نفسی که برای این مرد می ره و دیگه بالا نمیاد، چه کنم؟
زبان
فارسی
وزن
1020
کد دیوی
8fa3.62
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
680
زمان انتشار
1400
شابک
9786227215021
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0