«سیمین» و خواهرش «سوسن» در یک مهمانی با «رضا» آشنا میشوند. پدر و مادر رضا در آن مهمانی دایم از اوضاع خانوادهشان و این که فرزندانشان بدون اجازة آنها حتی آب هم نمیخوردند حرف میزنند. اما رضا به سیمین علاقهمند میشود ولی جرات نمیکند از این علاقه حرفی بزند. تا این که پدر و مادرش او را برای ادامة تحصیل به آلمان میفرستند، ولی او درس را نیمهکاره رها میکند و برمیگردد. بعد از آن از سیمین خوستگاری و با وجود مخالفتهای شدید پدر و مادر با او ازدواج میکند. اما اتفاقاتی، زندگی آن دو را دچار حوادثی میکند که در ادامة داستان بازگو شده است.
وزن
408
تعداد صفحات
272
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1388
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0