«ایرج»، پس از پایان تحصیلات در تهران همراه با دیگر محصلان اعزامی، به اروپا رفت و پس از گرفتن تخصص در زمینة بیماریهای کودکان به تهران بازگشت. او سرمایة کافی برای تاسیس مطب نداشت، بنابراین در فقر زندگی میکرد. او از روی عشق و علاقه با دختر زیبایی به نام «طاهره» ازدواج کرد و صاحب پسری به نام سلیمان شد. ایرج در سال 1318 به طور ناگهانی با همسر و فرزندش و دوست خود «بهروز» به مسافرت رفته و بعد از چند ماه با ثروت هنگفتی به تنهایی به تهران بازگشت. بلافاصله بعد از ورود به تهران به مقامات نظامی ذیربط مراجعه و با تقاضای محرمانهای همه را شگفتزده کرد. دکتر تقاضا داشت که دولت چند هواپیمای نظامی در اختیارش بگذارد تا او شهری را که خودش به چشم دیده و تازه از آنجا برگشته است، کشف کند و تحویل دولت دهد. به زعم دکتر این شهر بزرگ «چشمة آب حیات» نام دارد که در مرکز ایران، در میان ریگزارهای کویر قرار گرفته است و ثروتی عظیم دارد که میتواند دولت ایران را ثروتمندترین کشور دنیا کند. اکنون حدود سه سال است که دکتر با هواپیمای شکاری ساخت آمریکا بر فراز کویر، از حدود طبس خراسان به سوی یزد و لاسگرد و کردان و سیستان در جستوجوی چشمة آب حیات سرگردان است.
وزن
783
تعداد صفحات
522
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1389
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0