این داستان بر اساس واقعیت به شرح اسارت "صدرا نوری" در یکی از زندانهای کردستان عراق تا زمان آزادی وی اختصاص یافته است. در بخشی از داستان آمده است: "صدرا با یاد آوردن چهرهی قاسمعلی. ظرف را روی زمین گذاشته و سر به دیوار تکیه داد و چشمانش را بست. کسی که پس از قرارش او را از سر آویزان کرده بود، در حالی که دیگ جوشانی زیر بدن او قرار داشت، قاسم علی بود. چشمان سرخ و به خون نشستهاش او را به یاد دیوهای میانداخت که در کتاب قصههای دوران کودکی دیده بود".
وزن
192
تعداد صفحات
128
محل انتشار
اصفهان - اصفهان
سال انتشار
1384
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0