داستان حاضر، سرگذشت عشق میان "احمد" و "فرنگیس" است. آنها متعلق به یک ایل سرشناس بختیاری هستند. احمد خاطرات روز تولد فرنگیس را با خود مرور میکند: آن زمان احمد شش ساله بود و مادر خطاب به احمد میگوید: ناف فرنگیس را به نام تو بریدهام. اکنون فرنگیس ده ساله است و سوارکاری ماهر، او و احمد در مکتبخانهی سیار ایل درس میآموزند و ....
وزن
612
تعداد صفحات
408
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1384
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0