من اصلاً نمیدانستم راه پله من را به کجا خواهد برد. این که هیچ کس با من حرف نمیزند یا حتی نگاهم هم نمیکرد، به توهم من که همه ما بازیگرانی هم در نمایش نامیرایی هستیم، دامن زد. به همین خاطر، در حالی که به طور تصادفی در راهروها میپیچیدم و از پلهها بالا میرفتم، آنها را ندیده گرفتم تا اینکه احساس کردم به عرصههای هیپنوتیزم مانند نزدیک میشوم و با دیدن تابلوی زن حرمسرا، احساسی همچون یکی شدن با الهه حاثور به من دست داد.
زبان
فارسی
مترجم
مرضیه ناصرخانی
وزن
450
کد دیوی
813.54
مکان انتشار
قزوین - قزوین
تعداد صفحه
300
زمان انتشار
1399
شابک
9786226242073
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0