«تیستو»، پسر کوچكی است که هنگام تولد بزرگتر از یک نان در سبد یک نانوا نبود. یک مادرخوانده با لباس آستینبلند و یک پدرخوانده با کلاه سیاه در کلیسا برای او اسم میگذارند، ولی هیچکس نمیتواند نام او را به زبان بیاورد و بدین ترتیب او را «تیستو» صدا میکنند. او «تیستوی سبزانگشتی» است، تیستو، انگشتان جادویی دارد که به هر چیزی دست میزند به گل و گیاه تبدیل میشود. هنگامی که پدر و مادر او را به مدرسه میفرستند تا بعدها اداره کارخانه توپسازی خانواده را برعهده بگیرد، او نمیتواند بپذیرد که آدمبزرگها با عقاید و رفتار ازپیش ساختهشدهشان دنیا را به او بشناسانند، آدمبزرگهایی که با عینک «عادت» به همه چیز نگاه میکنند. او نمیتواند بفهمد که چرا وقتی میتوان با احساسات پاک، بهتر زندگی کرد تا با احساسات ناپاک؛ وقتی که میشود با آزادی زندگی را بهتر گذراند تا با گرفتاری؛ وقتی همه چیز با صلح بهتر است تا با جنگ و بهتر بگويیم، زندگی با نیکی بهتر است تا با بدی؛ پس چرا مردم با هم کنار نمیآیند؟ سرانجام تیستو براي نشان دادن و آشنا کردن کودکان و نوجوانان عصر ما با ارزشهای والای انسانی چون صلح و دوستی بسیار ضروری است که در این داستان فانتزی به آن اشاره شده است.
زبان
فارسی
مترجم
محمد غفوری
وزن
186
کد دیوی
823.914
مکان انتشار
مشهد - خراسان رضوی
تعداد صفحه
124
زمان انتشار
1400
شابک
9786009598090
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0