خلبان "علی‌رضایی خسروی" در دوران جنگ در پی ماموریتی هواپیمایی خویش را به پرواز درمی‌آورد و در نبردی غافلگیرکننده تیر دشمن او را به میان کوه‌های سر به فلک ساییده‌ی آذربایجان می‌کشاند. در میان انبوه برف و سرما مبارزه از این پس با طبیعت سرکش آغاز می‌شود و در پی درگیری با دو، سه گرگ گرسنه چاره‌ای جز حفر چاله‌ای برای سنگر و گرم کردن خویش نمی‌یابد و در انتها با به هلاکت رساندن یکی از گرگها و فرار دو گرگ دیگر به راه خویش ادامه می‌دهد و با سختی و مشقت فراوان خود را به آبادی می‌رساند. پیرمردی مهربان به یاری‌اش شتافته و با استفاده از روش‌های سنتی او را از سرمازدگی نجات می‌دهد و به بیمارستانی در ارومیه منتقل کرده و به یارانش اطلاع داده می‌شود. این اقتباس بر اساس خاطرهای از خلبان شهید علی رضایی خسروی است که سرانجام در سال 1361 در پروازی جاودانه روح بلندش ماندن در کالبد خاکی را تاب نیاورد و از قعر آب‌های نیلگون که پرنده‌ی آهنین بالش او را بدان‌جای کشیده بود، سوار بر بال ملایک، به سوی معبود خویش پرکشید.
وزن
48
تعداد صفحات
32
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1386
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0