روزی پسرکوچولویی تصمیم گرفت از کوه بلندی که پوشیده از برف بود، بالا برود. خرس قطبی هم که آن طرف همین کوه زندگی میکرد، تصمیم گرفت از این کوه بالا برود. آنها هردو کارشان را شروع کردند و با برداشتن هرگام به قلة کوه نزدیکتر میشدند، تا این که پسر کوچولو و خرس باهم به یک تخته سنگ در بالای کوه رسیدند. هر دو دراز کشیدند و شروع به دم و بازدم کردند. حالا ماهیچهها و عضلات هردوی آنها زیر نور خورشید، بعد از تحمل سرمای برف، گرم و شل شده بود. بعد پسر کوچولو و خرس چشمهایشان را بستند و خوابیدند. نگارنده در کتابچة حاضر به زبانی ساده و با تصویرگری زیبا، شیوة آرامسازی و رهایی از تنش را در قالب یک داستان کوتاه برای کودکان گروه سنی «ب» بیان کرده است.
مترجم
منا مترجم : خاطری
وزن
36
تعداد صفحات
24
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1389
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0