کتاب مصوّر حاضر، از مجموعة «قصههای پریان» و حاوی، داستانی افسانهای برای کودکان گروه سنی (ب) و (ج) است. در داستان آمده است: یک شب مرد هیزمشکن فقیری بچّهای را پیدا میکند و او را بزرگ میکند. پسر به خاطر زیبایی بسیارش، مردمان گدا و زشت را مسخره میکند و آزار میدهد. روزی با پیرزنی مواجه میشود که ادعا میکند مادر اوست. پسر با او نیز بدرفتاری میکند. از آن روز پسرک زشت میشود و کسی حاضر نمیشود به او کمک کند، به همین دلیل به دنبال مادرش میگردد تا از او عذرخواهی کند. پس از سه سال به شهری میرسد، اما مأموران او را اسیر میکنند و به جادوگر بدجنسی میفروشند. جادوگر، پسرک را هر روز به دنبال یافتن طلا میفرستد و او هر روز طلاها را به مرد جذامی فقیری میبخشد و تنبیههای سخت جادوگر را به جان میخرد. روز آخر نیز با وجود اینکه میداند جادوگر او را خواهد کشت باز به مرد جذامی کمک میکند، وقتی به دروازة شهر میرسد همه به پسرک احترام میگذارند. پسرک مرد جذامی و مادرش را میبیند و بر پای مادرش بوسه میزند، در همان لحظه آنها به زن و مرد زیبایی تبدیل میشوند و خودشان را مادر و پدر او معرفی میکنند. در پایان پسرک شاهزاده میشود و با مردم با مهربانی و محبت رفتار میکند.
زبان
فارسی
مترجم
علی مترجم : سلامی
وزن
18
کد دیوی
398.2
مکان انتشار
تهران - تهران
تعداد صفحه
12
زمان انتشار
1390
شابک
9786005197518
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0