داستان درباره دخترکی به نام "گلنار "است که مادربزرگش برای او عروسکی پارچهای میسازد .گلنار با دیدن عروسک دچار غرور و خودخواهی میشود به طوری که دعوت دوستانش را برای بازی مشترک نمیپذیرد و ترجیح میدهد به تنهایی با عروسکش بازی کند .اما پس از چند روز حوصلهاش سر میرود و به سراغ بچهها میرود .این بار بچهها با او قهر میکنند و حاضر به بازی با او نیستند .سرانجام با پا در میانی مادر بزرگ بچهها با گلنار آشتی میکنند و بدین ترتیب دوباره دوستی میان آنها برقرار میشو .داستان با ترکیبی از نثر و شعر تالیف شده و در صفحات مصور و رنگی به چاپ رسیده است .
وزن
18
تعداد صفحات
12
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1381
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0