«خدامراد» در ابتداي اين رمان به صورت پيرمرد باغبان و گوشهگيري ظاهر شد كه در خلوت باغي در حومه شهر فارغ از تمام آشفتگيهاي زندگي به خود مشغول بود و به ديگران كاري نداشت. اما بعدها دانشجويي جوان به نام «كيميا» سر راه او قرار ميگيرد و از او راه و نشان هوشمندتر شدن و نبوغ را ميطلبد. خدامراد به سبك عرفاي خاور بهجاي اينكه به او انديشه جديدي ارائه دهد، به انديشنده و موتور توليد فكر او حمله ميكند و تمام نظام توليد انديشه او را زير سؤال ميبرد. در مراحل اول به او نشان ميدهد كه نظام انديشه انسان، نظام چندان قابل اعتمادي نيست و تمام مشكلات زندگي انسانها به خاطر ذات ناتواني همين نظام تفكري است و در مرحله بعد با كشاندن كيميا به صحنههاي واقعي زندگي به او نشان ميدهد كه همين نظام به ظاهر ناتوان مولد فكر در انسان، به خاطر اهميتي كه از سوي جامعه انساني به آن دادهشده، به طور ماهرانه، تمام تاروپود وجود انسان را دربرگرفته و اجازه نميدهد كه شخص بهگونهاي ديگر (يا به قول خدامراد، راحت و آزاد مانند يك انسان) زندگي كند! در اواخر رمان، خدامراد تبديل به يك راهحل عملي براي زندگي در عصر به ظاهر آشفته و پيچيده تكنولوژي ارتباطات و اطلاعات درآمد و او از قالب يك شخص، به صورت يك نگرش ديگرگونه به زندگي يا به عبارتي به شكل «يك شيوه جديد برخورد با زندگي» درآمد. شيوهاي كه اساس آن تقويت اقتدار شخصي در وجود فرد و رساندن او به مرحلهاي است كه شخص توانايي «خود آ مراد شدن» يا گرفتن تمام مرادها و آرزوهاي خود از درون خود برسد. در کتاب دوم از سری کتابهای «چهل دیدار خدامراد»، متوجه قدرت شگرفی که در ساکتسازی فکر و دل سپردن کامل به ضمیر ناخودآگاه وجود دارد میشوید و با خود برتر وجود خویش بیشتر آشنا میشوید.
زبان
فارسی
وزن
138
کد دیوی
158.1
مکان انتشار
گرگان - گلستان
تعداد صفحه
92
زمان انتشار
1399
شابک
9786220204404
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0