این اثر، رمانی اجتماعی است که سارتر، سرگذشت خانوادهای تیره روز را روایت میکند و به طنز نام "خانوادهی خوشبخت" بر آن مینهد. داستان درباره خانوادهای ثروتمند است به نام "ژنو" که صاحب یک کارگاه دارند و کارگران بسیاری در آن مشغول به کارند، پدر خانواده ـ توماس میرون ـ دختری زیبا و شایسته به نام "مارگریت" دارد. روزی بر حسب اتفاق "کنت اورنیس" مارگریت را میبیند و شیفتهی او میشود و عاقبت او را به همسری برمیگزیند. از طرف دیگر، سرکارگر "ژوزف" نیز که دلباختهی دختر بود و عشق خود را نهان ساخته بود، دلدادگی خود را آشکار میکند اما دیگر، کار از کار گذشته است. سرانجام روزی که مارگریت و ژوزف در منطقهی ییلاقی خوش آب و هوا با یک دیگر ملاقات میکنند، ژوزف ابتدا مارگریت را میکشد و سپس خود را به قتل میرساند. در سراسر این رمان، سارتر کوشیده است مباحث فلسفی خود را اعم از اصالت وجود، انسان دوستی، اومانیسم، آزادی و مانند آن را بازگو کند. او بدین وسیله، فقر، مسالهی کارگر و فقر اجتماعی و بردگی را به انتقاد میگیرد.
مترجم
بیژن فروغانی
وزن
360
تعداد صفحات
240
محل انتشار
تهران - تهران
سال انتشار
1384
زبان
فارسی
هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.
متوسط امتیازها
0.0