مارگیر و اژدها

9789642879540

ویژگی‌های محصول
جلد -16 صفحه -تالیف -چاپ 1
توضیحات محصول

«مراد» مارگیری بود که مردم دیگر برای معرکه‌اش جمع نمی‌شدند و چون مارهایش کوچک و بی‌جان بودند همه او را مسخره می‌کردند. بنابراین روزی مراد مارش را به عطاری برد و فروخت و سپس با دلی شکسته راهی کوهستان شد. در راه برف تندی می‌بارید و مراد هم که دیگر خسته شده بود برف‌ها را کنار زد تا کمی بنشیند و استراحت کند که ناگهان با یک اژدها روبه‌رو شد و گمان کرد که مرده است. پس او را در گاری گذاشت و راهی شهر شد. در آنجا معرکه‌ای گرفت که به گوش سلطان هم رسید. باران سکه به طرف مراد می‌بارید؛ طوری که کف گاری پر از سکه شده بود. اما ناگهان اژدها بیدار شد و به پیر و جوان رحم نکرد و همه را درید و جوی خون در شهر به راه افتاد. اژدها نمرده بود، بلکه به خواب زمستانی فرو رفته بود و زیر نور آفتاب بیدار شده بود. او سرانجام به کوهستان بازگشت، اما صدها کشته و زخمی در شهر برجای گذاشت. این داستان اقتباسی است از یکی ازحکایت‌های «مثنوی» که به همراه ابیاتی از آن و شرح واژگان دشوار در پاورقی‌ها به چاپ رسیده است.

مشخصات محصول
  • وزن

  • 24

  • تعداد صفحات

  • 16

  • محل انتشار

  • تهران - تهران

  • سال انتشار

  • 1388

  • زبان

  • فارسی

نظرات کاربران

برای ثبت نظر، از طریق دکمه ثبت نظر اقدام نمایید.

متوسط امتیازها

0.0

نظرات کاربران

هنوز نظری برای این محصول ثبت نشده است.

محصولاتپیشنهادی

سبد خرید (0 مورد)
ارزش کالاها ۰ تومان
تخفیف کالاها ۰ تومان
مبلغ قابل پرداخت ۰ تومان
```